215

روزها به سرعت سپري ميشوند و من در ميان ازدحام اين روزها خاطراتم را گم نميكنم! پاييز يادآور روزهاي سرد خوبي است روزهايي كه لباس بيشتر پوشيدن را يادگرفتم، برگهاي زرد، نارنجي، قرمز و قهوه اي را در قاب يك بوستان از نزديك تماشا كردم، تغيير رفتار كلاغهاي شهر، بوي تازگي و تجربه محيطي متفاوت تر از آنچه تا كنون تجربه كرده بودم و انسانهايي نا شناخته... همه و همه حس خوبي داشت گاهي فقط كمي دلتنگي آزارم ميداد كه آنهم هميشه با نگاه به آينده و اميدواري برطرف ميشد! هميشه از آن ايام بخوبي ياد خواهم كرد گرچه تلخيهايي نيز از سرگذشت.

اكنون وقت پيشي گرفتن است و من به همه آرزوهايم خواهم رسيد...